سفر نامه مشهد9
دختر گلم محدثه جونی یه مشهد یهویی دوباره جور شد و رفتیم به پابوسی امام رضا.من واقعا خودم موندم که از لطف و کرامت امام رضا چی بنویسم چون دوباره نزدیک به یک ماه نشدکه امام رضا مهربون ما رو دعوت کرد به حرم زیبا و مثل بهشتش.البته همه ی اینا بخاطر دل کوچک شما دختر نازمه که خیلی به امام رضا علاقه داری و وقتی از مشهد برمیگردیم خونه و همش میگی کی بریم پیش گنبدی امام رضا.وقتی هم که به حرم زیبایش میریم شما همش میگی مامانی این شعر و بخونیم و به گنبدی نگاه کنیم که البته که دیگه خودت کامل حفظی و تنهایی برای گنبد امام رضا میخونی:امام رضا به درد من دوا بده بیا منو شفا بده به من یه کربلا بده و بعدش هم این شعر و میخونی قربون کبوترهای حرمت امام ...